اقتداری که جز با علم و دانش و تقوا و پرهیز به دست نیامد و جز در همین راه مصروف نگردید.
بسیاری شیخ بهایی را با تفقه و فکر و فرهنگش، گروهی با معماری و مهندسی سازه های بی نظیرش در اصفهان، گروهی با مباحث چالشی کلامی اش و جمعی نیز با اشعار عاشقانه دل انگیزش می شناسند.
بی تردید او در تمامی این عرصهها شخصیتی برجسته بود و دست به خلق آثار ماندگاری زد که تا همیشه بر تارک علم و خرد و هنر و زیبایی خواهد درخشید.
بی تردید همانگونه که اوج هنر زیبا و فکر خلاق و اندیشه پویا و جهاد علمی و عملی شیخ بهایی را می توان در زیر رواقهای مقرنس مسجد امام در اصفهان دید، می توان رقص واژه ها و چرخش معنابخش و جانفزای کلمات عارفانه و عاشقانه را نیز در شعر شهیر او به تماشا نشست و از باده مستی فزایش جرعه های ناب برگرفت:
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشان
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
آری؛ بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.
منطقة"جبل عامل" از دیرباز از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان بسیاری از مذهب شیعه از این ناحیه برخاسته اند.
بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال ، به ایران بازگشت.
شیخ بهایی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات عالمی برجسته بود و مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپردند.
شیخ بهایی آثار و مکتوبات برجسته ای به نثر و نظم تألیف نموده است. وی که با زبان ترکی نیز آشنایی داشته، عرفات العاشقین (تألیف ۱۰۲۲ـ ۱۰۲۴) اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.
یکی از بهترین و مطمئن ترین منابع برای به دست آوردن اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی کار نادرستی به شمار می رود.
شیخ بهائی در زبان عربی نیز شاعری چیره دست و زبان شناسی بزرگ و چیره دست است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است.
او دو بیتی های معروف و دل انگیزی نیز به زبان عربی دارد که غالبا در نعت و منقبت ائمه اطهار –علیهم السلام- سروده شده اند.
نقد و تحلیل شیوه نگارش بهائی در مجموعه آثار و تألیفاتش، گویای این نکته است که وی مهارت قابل توجهی در ایجاز و بیان مطنطن و بعضا معماگونه و سحرآمیز مطالب به عمل آورده. به نحوی که حتی در آثار فقهی وی هم که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه » است چنین رویکردی دیده می شود. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » بیشتر و بهنتر قابل ردیابی و مطالعه است.
بی تردید مشهورترین و خواندنی ترین و خوش اقبال ترین اثر شیخ بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه سترگ و عظیمی از علوم و معارف مختلف و گویا و جویای حقیقت اندیشه و مشرب بهائی است.
مهم ترین آثار شیخ بهائی عبارتند از : « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف ۱۰۱۵)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف ۱۰۰۷)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، که شرح آن نیز به قلم شخص شیخ بهایی نگاشته شده است.
« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف ۹۹۵) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف ۱۰۱۵) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد.
« حدائق الصالحین » که شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح آمده است.و اثار ارزشمند و شگرف و سترگ دیگر که هریک اتفاقی مهم در عالم علم و پژوهش به شمار می آید.
مؤلف «عالم آرا» درباره اساتید شیخ بهایی علاوه بر پدرش که در بسیاری از مواد حکم استادی برای این مرد بزرگ داشته می گوید: "تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت و طب را از حکیم عماد الدین محمود آموخت و در اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت."
"مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف مقدسی می شمارد و گوید که صحیح بخاری را نزد او خوانده است."
علاوه بر استادان فوق در ریاضی؛ "بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است."
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
روحش شاد، یادش گرامی باد و راهش تا همارة تاریخ، پر رهرو...!